سلام:)
من ۱۶ سالمه، توی ۱۶ سالی که عمر کردم هیچوقت پدر و مادرم حتی ذرهای برام کم نذاشتن. کتاب، دفتر، مداد، گوشی، لپتاپ، اتاق خصوصی، همه چی…
هر چیزی که میتونست بهانهای باشه که من شخص مورد نظرشون در آینده باشم رو برام فراهم کردن.
هیچوقت دنبال مقصر نبودم. نیستم. چون مقصر واقعی خودمم:)
زندگی من اروم بود. هم لذت بخش بوده هم زجرآور.
توی روز تولدم انتظار هیچی رو نداشتم جز یه تبریک ساده. ولی در عین ناباوری سوپرایزم کردن.
اینا هیچکدومش بد نیست؛ حالا سوال من اینه
آیا من واقعا لیاقتش رو دارم؟ 🙂
ادمی هستم که توی لحظه زندگی میکنه؛ بنابراین حتی ذرهای فکر میتونه منو به تسلیم وادار کنه:)
- مینا 2 سال قبل سوال کرد
- آخرین ویرایش 2 سال قبل
- چرا فکر میکنی قراره همیشه همینطوری باشی؟ هنوز ۱۶ سالته، از خودت انتظار رسیدن به شجاعت و قدرت یک روزه رو نداشته باش… کم کم، از چیزای کوچیک شروع کن، مثلاً میگم، جای اینکه امروز گوشیم و چک کنم، به مامانم کمک میکنم… امروز جای یک ساعت فیلم دیدن ، درس میخونم… خلاصه شروع کن از کارای خیلی کوچیک، که احساس میکنی باید انجام بدی ولی ازش غافلی… کم کم خودت میفهمی که چقدر منعطف تر و با برنامه تر از گذشته شدی… فقط همین، همیشه تو هرکاری، سعی کن پله پله انجامش بدی، چون قدمای بزرگ یک شبه به نتیجه نمیرسه و تهش میشه ناامیدی حتی اگه اون کار اصلاح یک رفتار اشتباهت باشه… و دوستم، چرا که نه ؟ معلومه که لیاقتش و داری !
- MHDIE به 2 سال قبل پاسخ داد
- آخرین ویرایش 2 سال قبل