سلام من دینا هستم 14 ساله
وقتی 4 سالم بود پدرم فوت کرد و با مادرم تنها زندگی میکنیم
حدود 3 ماه پیش متوجه شدم که مادرم به یه آقا که من از قبل میشناختمشون در ارتباطه
خودم رو قانع کردم که تنهاست و به یک نفر نیاز داره تا باهاش صحبت بکنه
ولی حدود نصفه های شب میومد خونمون من میفهمیدم ولی خودم رو میزدم به خواب
الان هنوز این رابطع ادامه داره و بار ها به خودکشی فکر کردم
تو رو خدا کمکم کنید
نمیدونم درک میکنید یا نه ولی هضم این موضوع برای یه دختر 14 ساله خیلی سخته
- dina 3 سال قبل درد دل کرد
- آخرین ویرایش 3 سال قبل
سلام عزیزم خوبی
منم دقیقا تو موقعیت تو بودم از نه سالگی به بعد پدرمو ندیدم با مامانم و مادربزرگ پدربزرگم زندگی کردم چون اسم بچه طلاق روم بود احترامی که بقیه بچه های فامیل داشتنو نداشتم با تینکه بچه مظلوم و حرف گوش کنی بودم مادربزرگم خیلی اذیتم میکرد همیشه مامانم مواظبم بود و ازم دفاع میکرد توهمین اوضاع این شرایط برای من پیش اومد مامانم یه خواستگار براش اومد نامزد کرد تا یه ماه خونه مادربزرگم بود تو این مدت اون آقا که میومد من به بهانه های مختلف بیرون میکردم میرفتم پیش مادربزرگم اونم سربه سرم میذاشت الان که به اون روزا فکر میکنم هنوزم حالم بد میشه منم به خودکشی فکر کردم مخصوصا وقتی فهمیدم بابام ازدواج کرده و یه دخترم داره ولی دیگه سراغ من نمیاد ۱۳ سالم بود اینو فهمیدمو و داغون شدم
اما اینو بدون خدا همه چیزو باهم از آدم نمیگیره الان ازدواج کردم و شوهرم بینظیره هم واسم پدری کرده هم شوهرم بوده
صبور باش مامان توهم انسانه احساس داره نیاز به تگیه گاه داره تو نهایتا پنج یا شش ساله دیگه مهمونشی بعد باید بری دنبال زندگی خودت همونجور که من و بقیه باید میرفتیم نذار به خاطر چن سال ارامش بیشتر تو یه عمر مامانت تنهایی بکشه
- فاطمه به 3 ماه قبل پاسخ داد
- آخرین ویرایش 3 ماه قبل
درکت میکنم چون دقیقا مشکل تورو کشیدم واقعا میدونم چه درد بدیه خیلی سخته ولی باید سعی کنی بی اهمیت باشی
اگه خوشبختی مادرت برات مهمه بزار مادرت کاری که میکنه رو انجام بده میدونی اگه پسر بودیم میتونستیم جلوی مادرمون و بگیریم اما اون ها هم کمبود دارن سخته برای یع مادر که تنها باشع اونها هم گناهی نکردن فقط کمبود دارن خودکشی ام هیچ دردی و دوا نمیکنه عزیزم زندگیت که تموم نشده مادرت مطمعن باش هدفش برای زندگیش تویی پس امید زندگیش و نگیر ازش مطمعن باش از دست دادن پدرت خیلی براش سخته چه برسه به از دست دادن تو
سلام
درود بر شما
خدا پدرتون رحمت کنه و روحش شاد
امیدوارم بتونید برای خودتون شرایط بهتری بسازید
یک آینده خوب
هدف داشته باشید
درس
تخصص
اینها میتونه کمکتون کنه
امیدواری و توکل به خدا
برای مادرتون هم نمیتونم نظری بدم
امیدوار باشید و اتفاقات بد باعث نشه شما سرد بشید و بی انگیزه و البته نا امید
موفق باشید
- کاربر به 3 سال قبل پاسخ داد