چند ساله پیش تصمیم به خودکشی گرفته بودم. دلیلش هم تنهایی شدید بود. من یه جورایی از وقتی یادم هست احساس تنهایی شدیدی داشتم, یه جورایی از زمان راهنمایی شروع شد. بعد ها این حس تنهایی و هیچ دوستی نداشتن با هیچ دوست دختری نداشتن شدید تر شد. وقتی 23 سالم بود, تصمیم به خودکشی گرفتم اما بنا به دلایلی این کارو نکردم (البته با باز کردن دودکش بخاری اقدام کردم و نشد). اون موقع تصمیم گرفتم برای غلبه بر تنهایی تحمیل شده, به یک تنهایی خود خواسته وارد بشم. تقریبا ارتباط عاطفی با آدم ها رو کنار گذاشتم. تقریبا با آدم ها تا جای ممکن معاشرت نمی کردم و حرف نمی زنم (مجبور باشم مثلا همکارها).اون موقع تصمیم گرفته بودم هر 5 سال یک بار تو روز مشخصی تصمیم بگیرم که میخوام ادامه بدم یا نه. یه جورایی این کار حس تنهایی شدید و حس خودکشی ناشی از اون رو درمن از بین برد. اما بعد از 10 سال که الان 33 سالمه یه جورایی حس نا امیدی شدیدی دارم و در زندگیم هیچ نقطه روشن و مثبتی ندارم. یه جورایی حس میکنم این آخرین 5 ساله هست. به احتمال زیاد می خوام تو 35 سالگی به زندگیم پایان بدم.
این حرف ها رو اولین بار هست که جایی میگم, فقط یک درد دل بود. لطفا کامنت و راهنمایی نزارین. ممنون
- احسان 3 هفته قبل سوال کرد
- آخرین ویرایش 3 هفته قبل
سلام آقا احسان……
من اومدم تو این سایت که یه درد و دلی شبیه به مال شما بنویسم. منم تو سن ۲۰ سالگی از تنهایی عذاب میکشم و به خودکشی فکر میکنم. هیچ امید و انگیزه ای تو زندگیم ندارم. از خودم بدم میاد. ای کاش میتونستیم باهم حرف بزنیم….
- سامان به 1 هفته قبل پاسخ داد
- آخرین ویرایش 1 هفته قبل
توکل کن
- نازین به 1 هفته قبل پاسخ داد
- آخرین ویرایش 1 هفته قبل
سلام ببین من میتونم دوست داشته باشم بپذیرمت و وقت بگذرونیم و سعی کنم امید رو تو دلت زنده کنم دوست داشتی یه راه ارتباطی بزار شاید زندگیتو تغییر دادم به امتحانش میارزه
- M به 1 هفته قبل پاسخ داد
- آخرین ویرایش 1 هفته قبل